اهمیت بومی سازی علوم انسانی معضل کاربردی کردن و انطباق دادن علوم
انسانی با نیازهای کشور از جمله مهم ترین مشکلات جامعه علمی به شمار می رود. علوم
انسانی جهت دهنده و گشاینده مسیرهای جدیدی برای جامعه است. با لحاظ این واقعیت
باید گفت که اگر علوم انسانی، اسلامی گردد و ما با علوم انسانی اسلامی روبرو شویم
زمینه تحولات مثبت گسترده ای فراهم می آید. واقعیت آن است که علوم انسانی اسلامی،
با ایجاد تغییر در نگرش ها و باورها، جامعه را به سوی توسعه و تعالی پیش می راند. در جهان امروز علوم انسانی به عنوان علوم اصلی شناخته
می شود. مطابق این نگرش علوم انسانی، به عنوان علومی دارای مبانی مشخص و جهت دهنده
به جامعه، نگریسته می شود. به همین دلیل در جوامع غربی در زمینه علوم انسانی سرمایه
گذاری های زیادی صورت می گیرد. اما اکنون تولید علم در علوم مختلف، به ویژه در
علوم انسانی، در جوامع علمی غرب اتفاق می افتد. این مسأله نیاز به بررسی، آسیب
شناسی دقیق و مناسب دارد.در توضیح دیگر قابلیت های علوم
انسانی باید گفت که این علوم منابع فرهنگی مناسبی را جهت خلق رویکردهای تازه به
انسان و اجتماع ایجاد می کنند و ظرفیت های بالقوه عظیمی را فراهم می آورند.
بنابراین لازم است که این ظرفیت ها در جامعه احیاء شود و به آن شکل مناسب داده شود.مسائل برآمده از علوم انسانی، در بسیاری از موارد،
گویای مسائلی بنیادی هستند و می توان آنها را ریشه علوم و دانش های مختلف دانست. با
لحاظ این واقعیت باید گفت هم چنان که استحکام ریشه باعث رشد شاخ و برگ ها خواهد
شد، پرداختن به علوم انسانی نیز استحکام دیگر دانش های بشری را در پی خواهد داشت.
به زبان دیگر رشد علوم انسانی مسیر پیشرفت و ترقی جامعه، و دیگر علوم را، هموار
خواهد نمودبرای مشاهده ادامه مطلب بر روی فلش زرد کلیک کنید .
برای بازنگری و ایجاد تحول در علوم انسانی در گام نخست باید اقدام به
نقد وضعیت علوم انسانی موجود نماییم. البته این مسأله به معنای آن نیست که علوم
انسانی فعلی، به طور کامل، کنار گذاشته شود. در راستای اصلاح علوم انسانی موجود
باید خلاهای تئوریک، به لحاظ مبنایی، در علوم انسانی روشن شود. هم چنین لازم است
نسبت به آسیب های علوم انسانی آگاهی و شناخت لازم به دست آید. طبعاً رخداد این
مسأله احتیاج به مفاهمه ای جدی دارد و باید در این راستا، اقدام به برپایی جلسات
مختلف علمی نمود. برگزاری نشست های علمی در ارتباط با جایگاه علوم انسانی و مبانی
و بنیان های آن سبب خواهد شد تا مشکلات موجود در شناخت این سنخ از علوم مرتفع شود. باید توجه داشت
که علوم انسانی غرب برای حل مسائل و مشکلات جوامع غربی پدید آمد. طبعاً این علوم
با جامعه، عقاید، باورها، فرهنگ و سیاست جوامع غربی تناسب دارد. طی دوره های مختلف
عالمان غربی با نظریه پردازی های مناسب سعی در گره گشایی از مسائل مبتلا به جامعه
خود نمودند. بنابراین باید با اتخاذ رویکرد مناسب و توجه به ارزش ها، نگرش ها و
فرهنگ حاکم بر جامعه اسلامی، علوم انسانی را سامان دهی نمود. به عبارت دیگر، از
آنجا که علوم انسانی تعیین کننده حرکت جامعه است باید متناسب با فرهنگ و ارزش های
جامعه شکل بگیرد. با لحاظ این واقعیت است که می توان فهمید چرا
مسأله تحول و بومی سازی علوم انسانی از چنین اهمیتی برخوردار است و باید مورد توجه
عالمان و اندیشمندان قرار گیرد. تنها ذیل توجهی از این دست است که جامعه در مسیر
تعالی و پیشرفت قرار خواهد گرفت. یکی از اصلی ترین ملزومات رخداد چنین اتفاقی،
اهمیت دادن به علوم انسانی در سطح ملی است. از این رو، باید علوم انسانی را برتر
از علوم ریاضی و تجربی دانست و این نگاه را به بدنه علمی کشور منتقل کرد. به عنوان
نمونه، امروز در کنکور و نظام دانشگاهی ما، علوم انسانی در مراتب پایین تر از
ریاضی و تجربی قلمداد می شود. این مسأله نیاز به اصلاح جدی دارد. خوشبختانه در دهه
گذشته، و پس از گسترش نظام آموزش عالی در کشور، این رویکرد نیز کاهش یافته است و
نگاه های قدیمی تر مبنی بر تقدم علوم تجربی بر علوم انسانی تعدیل شده و یا رنگ
باخته است.
بومی سازی علوم انسانی، بیش از هر چیز، به معنی شناخت مشکلات کشور از
منظر دانشی و کوشش جهت مرتفع کردن آنها از طریق بازسازی این علوم به شیوه ای
متناسب با فرهنگ و ارزش های حاکم بر جامعه اسلامی است. البته یادآوری این نکته نیز
حائز اهمیت است که در خصوص بومی سازی، برداشت های مختلفی وجود دارد و در ارتباط با
آن اتفاق نظر به چشم نمی آید.
علوم انسانی بومی امتیازات و شاخصه های خاصی دارد که آن را از الگوهای
دیگر متمایز می کند. نخستین امتیاز علوم انسانی بومی این است که به نظریات و تئوری
های جهانی توجه دارد. بنابراین نگرش تولید علم باید در سطح جهانی و در رقابت با
سایر علوم انجام پذیرد.
امتیاز دوم هم از این قرار است که علوم انسانی بومی با توجه به واقعیت
های عینی جامعه، یعنی توجه به آداب و رسوم، فرهنگ ها، ارزش ها و باورهای خاص
جامعه، شکل می گیرد.
امتیاز سوم علوم انسانی بومی ارتباط آن با انقلاب اسلامی است. به عبارت
دیگر، این علوم ناظر به هنجارها و ارزش های انقلاب اسلامی هستند و سعی در تبلور
بخشی به این ارزش ها دارند.